در حالی که دشمنان انقلاب در فضای رسانهای جهانی، به تخریب و سیاه نمایی روی آورده اند، مجریان تلوزیونی باید با قدرت تحلیل بیشتری اظهارات خود را در قالبهای منطقی، قانونی و منطبق با معیارهای انقلاب اسلامی بیان کنند و کمتر به اظهار نظر شخصی بپردازند.
موضوع ورود بانوان به ورزشگاهها برای تماشای مسابقات با اظهار نظر مجری برنامه ماه عسل خصلتی جنجالی به خود گرفت. برنامه ماه عسل سالیان متمادی است که در ماه مبارک رمضان در شبکه سوم سیما روی آنتن میرود و میزبان افرادی است که زندگی پرفراز و نشیب و یا لااقل سبقهای متمایز نسبت به هم نوعان خود در جامعه دارند که همین مسئله برگ برنده این برنامه در سالهای اخیر شده است؛ اما برنامه ماه عسل بر خلاف سالهای گذشته با اقبال کمتری مواجه شده است؛ یکی از این دلایل استفاده از دکور و صحنه پرهزینهای است که حال و هوای معنوی و رمضانی ندارد. انتظار میرفت در چنین برنامههایی بهجای کپیبرداری از شبکههای ماهوارهای کمی هم به فضا و سبک زندگی ایرانی- اسلامیمان بها داده میشد چراکه اینجا ایران است و مردمانی مسلمان و روزهدار پای رسانه ملی نشستهاند که قرار است از این دانشگاه عمومی آن هم در لحظات قبل از افطار، بهره ببرند. عامل دیگر تکرار تراژدی غم انگیز در برنامه است که چندان مورد توجه مخاطبان نیست.
احسان علیخانی در برنامه زنده «ماه عسل» گفت: بالاخره «ورود به استادیوم ها» مطالبهای است که بخشی از بانوان سرزمین من دارند. واقعا هم صادقانه که نگاه میکنیم، میبینیم که مثلا در ماجراهای انتخاباتی و میتینگهای سیاسی در استادیومها شاهدیم که هم خانمها و هم آقایان پرچم به دست هستند و یک فضای سرحال و بانشاطی را به وجود میآورند. اما به محض اینکه تمام میشود، دیگر همان خانمها در همان استادیوم نمیتوانند بروند!
وی ادامه داد: من فکر میکنم حتی دور از جون، دور از جون، اراذل و اوباش هم زمانی که ببینند خانمها در استادیوم حضور دارند یک مقداری رعایت کنند. من مطمئنم اگر خانمها وارد استادیوم شوند که در برخی از ورزشهای ما این اتفاق میافتد، فضا حتی بهتر هم میشود!
اصولاً برای رفع خلأها و کاستیهای یک برنامه تلوزیونی مثل ماه عسل که ماهیتاً خصلتی اجتماعی دارد، طرحها و برنامههای زیادی وجود دارد، ولی برخی مجریان برای گرم نگه داشتن تنور برنامههای خود مسائلی را عنوان میکنند که در قد و قواره یک برنامه تلوزیونی نیست. اشاره به موضوع فلیترینگ و ورود بانوان به ورزشگاهها برای تماشای مسابقات هیچ سنخیتی حتی به نحو ضمنی با موضوع گفت و گو برنامه نداشته است، البته موج آفرینی و روی آوردن به بحثهای چالش برانگیز منحصر به ماه عسل امسال اقای علیخانی نیست و پیشتر آقای مدیری در برنامه «دورهمی» و آقای فردوسی پور در برنامه «نود» از آن رونمایی کرده بودند.
ورود بانوان به ورزشگاهها یک معادله مجهول در سطح کلان است که البته برای قاطبه جامعه زنان دغدغه نیست و موضوعیتی ندارد. در حقیقت تنها درصد کمی از زنان از طبقه متوسط شهری به بالا ممکن است چنین مطالبهای داشته باشند؛ بنابراین صحبت کردن در مورد یک مسئله اجتماعی که ممکن است دامنه تبعات آن ارزشهای اسلامی و ایرانی را فرابگیرد در قاب برنامه چند ساعته تلوزیونی نمیگنجد و فارغ از به جا بودن یا نبودن مطرح کردن آن، تصمیم گیری در مورد آن دراختیار نهادها و چارچوبهایی فراتر از برنامه ماه عسل، دورهمی و نود است. موافقان و مخالفان ورود بانوان به ورزشگاه برای توجیه اظهارات خود ادلههای ارائه میکنند. موافقان اذعان میکنند با ورود بانوان در ورزشگاه ها، خشونت، پرخاش کلامی و... کاهش پیدا میکنند که البته از پایه و اساس باطل است و هیچ منطقی را با خود همراه ندارد؛ چرا که اولاً زن ایرانی برای حضور در عرصه اجتماعی، همیشه با رعایت عفت، تقوا و نشاط به عرصههای اجتماعی ورود میکند، آنچنان که انقلاب اسلامی به طرز مطلوبی این مسیر را گشود و زن خانه نشین قبل از انقلاب را هویت وزین بخشید و آن را به ساحتهای فاخری از علم و ایمان وارد ساخت. ثانیاً زنان در صحنههای اجتماعی مثل خیابان، بازار، دانشگاه، محیط کار و... حضور دارند، ولی در عین حال این حضور از حجم فضاحت در کلام و پرخاشگریها نکاسته است.
البته مراد ما در این نوشتار پرداختن به دلایل حضور یافتن و نیافتن بانوان در ورزشگاهها نیست بلکه تفهیم این انگاره است که در حالی که دشمنان انقلاب در فضای رسانهای جهانی، به تخریب و سیاه نمایی روی آورده اند، مجریان تلوزیونی باید با قدرت تحلیل بیشتری اظهارات خود را در قالبهای منطقی، قانونی و منطبق با معیارهای انقلاب اسلامی بیان کنند و کمتر به اظهار نظر شخصی بپردازند. مضافاً نباید بدون نیازسنجی از جامعه، ورود زنان به ورزشگاه را به عنوان یک خواسته و دغدغه اولویت دار برای جامعه مطرح کرد؛ چرا که برای نیازهای واقعی زنان فهرست بلند بالای را میتوان تنظیم کرد که حضور در ورزشگاه در لابه لای آنها بسیار کم رنگ است. به عبارتی هر موضوعی از جمله همین موضوع حضور بانوان در ورزشگاهها برای اینکه حل و فصل شود و به عنوان یک مسئله اجتماعی شناخته شود باید در چارچوب نهادهای قانون گذار، اجرایی و قضایی مطرح و بر اساس نظام ارزشی کشور ارزیابی و تطبیق داده شوند. نه اینکه تأیید یا رد آن در گرو مجریان تلوزیونی باشد.
سخن آخر، رسانه یک جریان حرفهای و تریبون ملی برای برجسته سازی مسائل اجتماعی است که برای آحاد جامعه موضوعیت دارد. استفاده ابزاری از زنان در قالب ایدههای سوخته جنجالی مثل حضور زنان در ورزشگاه زیبنده سیمای ملی نیست. فارغ از اینکه حضور زنان در وضعیت نابسامان ورزشگاه چه آسیبهایی میتواند برای حوزه اجتماعی پدید آورد، با فرض پذیرش این خواسته در اتاقهای فکر برای تحقق حضور آبرومندانه و ایمن بانوان در محیطهای ورزشی که هنوز نیاز به واکسیناسیون فرهنگی دارد، تمهیدات ویژه و شرافتمندانهای میطلبد که به ضرس قاطع در حدو اندازه ماه عسل نیست.
ارسال نظرات